زبان از اعضاى شگفتانگیز بدن انسان است و وظایف بزرگى را عهدهدار مىباشد كه از مهمترین آنها سخن گفتن است. ایزد متعال در قرآن كریم پس از ذكر خلقت انسان، از نعمت بیان، سخن گفته و فرموده است: «خداى رحمان، قرآن را یاد داد، انسان را آفرید، و به او «بیان» ر ا آموخت».2
معیارهاى ارزشى گفتار
آیا هر سخنى داراى ارزش و اعتبار است؟ و بر هر سخنى مىتوان نام گفتار ارزشمند و پسندیده نهاد؟ مسلّم جواب منفى است. چه بسیار سخنانى كه نه تنها ارزش ندارند كه در بىارزشى آنها همان بس كه بلا،3 فتنه ،4خونریزى5و... را بدنبال دارند.
قرآنكریم معیارهایى را براى گفتار، بیان داشته كه پارهاى از آنان را یادآور مىشویم:
1- عقلانیت و اندیشیدن
امام على(ع) مىفرماید: اندیشه كردن در گفتار، ایمن مىسازد از لغزش .6 و نیز مىفرماید: كسى كه در كلام خود تجسّس و تفحّص و تأمّل كند، غلط او كم شود.7
از مجموع آیات و روایات، این مطلب به دست مىآید كه كلامى داراى ارزش و اعتبار است كه خردمندانه و همراه با خردورزى و اندیشیدن باشد؛ یعنى افزون بر عاقلانه بودن گفتار، گوینده قبل از سخن گفتن در گفتار خویش اندیشه نموده و آنگاه لب به سخن باز كند، زیرا هر سخن جایى و هر نكته مكانى دارد.
2- عمل
از معیارهاى ارزشى دیگر سخن، عمل گوینده به كلام خویش است. خداوند متعال در آیاتى از گفتار بدون عمل نهى كرده و آن را نكوهش نموده و مورد خشم و غضب خود دانسته است: «اى كسانى كه ایمان آوردهاید! چرا سخنى مىگویید كه عمل نمىكنید؟ نزد خدا بسیار موجب خشم است كه سخنى بگویید كه عمل نمىكنید»8
3- رعایت ادب
از دیدگاه قرآن كریم، گفتارى با ارزش است كه همراه با فرهنگ و ادب باشد، سخنى گرچه فى نفسه باارزش باشد (مانند آیات شریفه قرآن) ولى اگر گوینده با عدم رعایت ادب، آن را به زبان آورد، سخنى بىارزش و بىاثر خواهد بود. از اینرو، پروردگار عالم آنگاه كه موسى و هارون را مأمور به رفتن به پیش فرعون و دعوت او مىنماید، مىفرماید: «با او سخنى نرم گویید، شاید كه پند پذیرد یا بترسد».9
امام على(ع) مىفرماید: اندیشه كردن در گفتار، ایمن مىسازد از لغزش. و نیز مىفرماید: كسى كه در كلام خود تجسّس و تفحّص و تأمّل كند، غلط او كم شود
آداب سخن در لسان قرآن وروایات
1- نیكو سخن گفتن و رعایت عفت كلام
در آیات مختلف قرآن كریم، خداوند متعال با پیامبران، ملائكه، مؤمنان، عموم مردم و حتى با كفار و مشركان، ادب در كلام را كاملاً رعایت مىكند. به مؤمنان نیز دستور مىدهد با دیگران زیبا سخن گفته و از به زبان آوردن گفتار زشت و بىادبانه (حتّى در مقابل كافران و ابلهان) دورى گزینند: «با مردم (به زبان) خوش سخن بگویید »10و نیز مىفرماید : « و به بندگانم بگو: آنچه را كه بهتر است بگویند ، كه شیطان میانشان را به هم مىزند ، زیرا شیطان همواره براى انسان دشمنى آشكار است .»11
2- آهستگى در كلام
آهسته سخن گفتن از بهترین و زیباترین آداب گفتار و نشانه ادب است. قرآن مجید مسلمانان را به رعایت این خصلت بزرگ و با ارزش دعوت كرده و صداى افرادى كه با فریاد سخن مىگویند را به صداى درازگوش تشبیه نموده است : «[لقمان به فرزند خود گفت: اى پسرك من] در راه رفتن خود میانهرو باش، و صدایت را آهستهساز، كه بدترین آوازها بانگ خران است .»12
شیوههاى سخن
در قرآن كریم براى هر گفت و شنودى نوع و شیوهاى خاص از گفتار توصیه شده مانند: قول حسن، قول معروف، قول كریم؛ و استفاده از بعضى شیوهها مورد نهى قرار گرفته است، مانند: مكالمه با صداى بلند، یا با ناز و كرشمه دربرابر نامحرمان .
- گفتار مؤمنان با یكدیگر
الف. استوارى كلام: با پایه و اساس سخن گفتن را خداوند متعال به مؤمنان دستور مىدهد و به آنان تأكید مىكند، اینگونه با یك دیگر سخن بگوید: «اى كسانى كه ایمان آوردهاید، از خدا پروا دارید و سخنى استوار گویید .»13
ب. سوژه به دشمن ندادن: بر مؤمنان لازم است علاوه بر استوار سخن گفتن؛ به گونهاى تكلّم كنند كه كفّار، مشركان و منافقان آنان را به استهزا نگیرند ، و به عبارت دیگر: مؤمنان باید با یكدیگر به گونهاى سخن بگویند كه سوژه به دشمن ندهند. آیه 104 بقره بیان كننده همین مطلب است: « اى كسانى كه ایمان آوردهاید، نگویید: « راعنا» و بگویید: «انظرنا» و [این توصیه را] بشنوید، و كافران را عذابى دردناك است ».
- سخن گفتن با پدر و مادر
قرآن كریم براى پدر و مادر مقام و جایگاه بلندى را قائل است و در آیات 23 و 24 سوره مباركه اسراء دستورهاى بسیار مهمّى را به فرزندان مىدهد که همه حاکی از مقام و ارزش آنان است .
آهسته سخن گفتن از بهترین و زیباترین آداب گفتار و نشانه ادب است. قرآن مجید مسلمانان را به رعایت این خصلت بزرگ و با ارزش دعوت كرده و صداى افرادى كه با فریاد سخن مىگویند را به صداى درازگوش تشبیه نموده است : «[لقمان به فرزند خود گفت: اى پسرك من] در راه رفتن خود میانهرو باش، و صدایت را آهستهساز، كه بدترین آوازها بانگ خران است.»
- سخن گفتن با فرزندان
بر والدین لازم است در گفت و شنود با فرزندان خود نكاتى را رعایت كنند؛
الف - ادب و مهربانى و دلسوزى
در آیات مختلف قرآن، پیامبران الهى مانند: نوح، ابراهیم، یعقوب و لقمان(ع) فرزندانشان را با كلمهى «یابنّى» مورد خطاب قرار دادهاند؛14 و این كلمه، علاوه بر این كه رعایت ادب را نسبت به فرزند همراه دارد دلسوزى و شفقت را نیز مى رساند .15
ب- اندرز و نصیحت
داستانهاى مختلفى را كه قرآن مجید از پیامبر الهى(ع) نقل كرده است ، بیان كنندهى این مطلب است كه بزرگواران ، فرزندانشان را با استفاده از بهترین روش ، یعنى مؤدبانه و با مهربانى و دلسوزى ، موعظه و نصیحت و پند و اندرز داده و خطرات دنیایى و آ خرتى كردار و پندار را به آنان گوشزد مىكردند : « و یاد كن هنگامى را كه لقمان به پسر خویش - در حالى كه وى را اندرز مىداد - گفت: اى فرزندم، به خدا شرك میاور كه به راستى شرك ستمى بزرگ است».16
- گفتار مسؤولان
در جامعهى اسلامى انسانها داراى حقوق خاص خود مىباشند و سخن مؤمنان باید به گونهاى باشد كه حقّ انسانها را به ایشان برساند ، نه اینكه حق آنان را از بین ببرد، به خصوص افرادى كه كلام آنان زمینهى نفع و زیان را براى دیگران به بار مىآورد مانند سخن مسئولانى چون قاضى، شاهد، داور و كارشناسان، مفتیان و ...
قرآن مجید به این گونه افراد دستور مىدهد عادلانه سخن بگویید : « و چون [به داورى یا شهادت] سخن گویید دادگرى كنید [و عادلانه سخن بگویید]، هر چند [درباره ]خویشاوند [شما] باشد .»17
علامه طباطبایى(ره) در اینباره مىگوید: باید مراقب گفتارهاى خود باشید، و زبان خود را از حرفهایى كه براى دیگران نفع یا ضرر دارد حفظ كنید، و عاطفهى قرابت و هر عاطفه دیگرى شما را به جانبدارى بیجا از احدى وادار نكند .18
- سخن گفتن شاگرد و استاد با یكدیگر
قرآنكریم براى گفت و گوى شاگرد و استاد با یكدیگر دستورهایى مىدهد كه بیشتر در آیات 65 - 78 سورهى مباركهى كهف دو گفت و گوى حضرت موسى(ع) (به عنوان شاگرد) با حضرت خضر(ع) (به عنوان استاد) نمود پیدا كرده است.
- شیوهى سخن گفتن زنان با نامحرمان
خداوند متعال ، خطاب به زنان پیامبر(ص) چنین مىفرماید : « اى همسران پیامبر ، شما مانند هیچ یك از زنان [دیگر ]نیستند ، اگر تقوا پیشه كنید ، پس به ناز سخن مگویید تا آنكه در دلش بیمارى است طمع ورزد ، و گفتارى شایسته گویید .»19
پى نوشت ها :
1- بلد ، 8 و 9
2- الرحمن ، 1 - 4
3- غرر الحكم ، ج 3، ص 261
4- همان ، ج 4، ص 60
5- همان ، ج 4، ص 547
6- همان ، ص ج 1 ، ص 134
7- همان ، ج 5 ، ص 199
8- صف ، 2 و 3
9- طه ، 44
10- بقره ، آیه 83
11- اسراء ، آیه 53
12- لقمان ، آیه 19
13- احزاب ، آیه 70
14- هود ، 42؛ صافات ، 102؛ یوسف ، آیه 5؛ لقمان، آیات 13 و 16 و 17
15- صافى ، فیض كاشانى ، ج 4 ، ص 96 ؛ المیزان ، محمدحسین طباطبایى ، ج 11 ، ص 82
16- لقمان ، 13
17- انعام ، 152
18- المیزان ، ج 7 ، ص 339
19- احزاب ، آیه 32
منبع: ماهنامه پاسدار اسلام ، شماره 56